کهنه معلم ارومیه(مسعود محمدی)
سایت شخصی مسعود محمدی دبیر فیزیککهنه معلم ارومیه(مسعود محمدی)
سایت شخصی مسعود محمدی دبیر فیزیکدرباره من
باسلام
اینجانب مسعود محمدی پس ۳۴ سال خدمت
(درتدریس فیزیک و ریاضی )فعلا دوران بازنشستگی را میگذرانم
ادامه...
روزانهها
همهپیوندها
برگهها
جدیدترین یادداشتها
همه- گیردیم یارن باغجاسنا از ربابه مراداوا
- گزیراوغلی مصطفی بیگ
- جشن فردوسی از استاد شهریار
- حماسه ایران
- تو شدی مادر!
- فینال عارف غفوری
- درجستجوی ژدر
- شهریار(آذربایجان گوزلی)
- رقص دریا(حتما نگاه کنید)
- کوچه، شعر زیبای فریدون مشیری، اجرای جدید
- ادم های خوش ذوق
- این کلیپ فوق العاده هست
- مرگ خاطره ها
- مرگ دریاچه اورمیه۲
- مرگ دریاچه اورمیه(مرگ خاطره ها)
- عکس های خنده دار
- سو دان گلن سورملی قیز
- عکس های قدیمی از رضاییه
- اورمیه عاشیقی
- حیدر بابا
- دیدنی که در هیچ جا ندیده ای
- ساری گلین
- رشید بهبوداف
- علی ای همای رحمت...
- تصنیف مولانا
- ساری کوینک
- سنده فالماز
- تار و پیانو
- رقص بازنشستگان
- با سلام
- درک دنیای رنگی با انرژی امواج
- بایتلارا
- میسافران پاکستانی
- موز خوری گربه
- [ بدون عنوان ]
- تک بیت
- وطن ده غربت
- گوردوم از دکتر داوود ملکی
- عکس های از کرمانشاه ۱۳۲۰ توسط اقای قباد حیدر پور
- قلعه ریبای خفته در نزدیکی پاریس و کلیسای نوتردام وطاق اتوال
- مولانا، بودا، وکیمیای مراقبه
- من نمیگویم
- همکلاسان سال دوم دانشسرای مقدماتی ارومیه(رضاییه)۱۳۴۲
- یار قاصدی
- بار الها سن بیزه وئر بو شیاطین دن نجات
- یار مرا غار مرا
- بهجت آباد خاطره سی
- نقش پنهان
- گلدان عید
- معرفی 10 غذای چربی سوز برایاهش وزن! (خواص خوراکیها)
بایگانی
- اردیبهشت 1390 1
- فروردین 1390 6
- اسفند 1389 1
- بهمن 1389 9
- دی 1389 6
- آذر 1389 6
- آبان 1389 5
- مهر 1389 1
- شهریور 1389 1
- تیر 1389 5
- خرداد 1389 8
- اردیبهشت 1389 5
- اسفند 1388 1
- بهمن 1388 1
- دی 1388 1
- آذر 1388 4
- آبان 1388 5
- مهر 1388 5
- شهریور 1388 7
- مرداد 1388 5
- تیر 1388 2
- خرداد 1388 2
- اردیبهشت 1388 9
- فروردین 1388 6
- اسفند 1387 2
- بهمن 1387 6
- آذر 1387 11
- آبان 1387 27
- مهر 1387 28
آمار : 136650 بازدید
Powered by Blogsky
مسعود
دوشنبه 11 آذر‌ماه سال 1387 ساعت 12:30
هان ای پدر پیر
چل سال در این مهلکه راندی
عمری به تماشا و تحمل گذراندی
دیدی همه ناپاکی و خود پاک بماندی
آوخ که مرا نیز بدین ورطه کشاندی
علم پدر آموخته ام من
چون او همه در دام بلا سوخته ام من
چون هو همه اندوه و غم اندوخته ام من
هی کودک من مال بیندوز
و ان علم که گفتند میاموز
هان ای پدر پیر که امروز
می نالی از این درد روانسوز
علمم پدر آموخته بودی
واندم که خبر دار شدی سوخته بودی
افسرده تن و جان تو در خدمت دولت
قاموس شرف بودی و ناموس فضیلت
وین هر دو شد از بهر تو اسباب مذلت
چل سال غم و رنج ببین با تو چه ها کرد
دولت رمق و روح تو را از تو جدا کرد
چل سال ترا برده انگشت نما کرد
آنگاه چنین خسته و آزرده رها کرد
از مادر بیجاره من یاد کن امروز
هی جامه قبا کرد خون خوردو گرو داد و غذا کرد و دوا کرد
جان بر سر این کار فدا کرد
هان ای پدر پیر
کو آن تن و آن روح سلامت؟
کو آن قد و قامت
فریاد کشد روح تو فریاد ندامت
علم پدر آموخته بودی
واندم که خبردار شدی سوخته بودی
از چشم تو آن نور کجا رفت
آن خاطر پر شور کجا رفت
میراث پدر بر سر این کار هبا رفت
وان شعله که بر جان شما رفت
دودش همه در دیده ما رفت
امروز تو ماندی و همین درد روانسوز
نفرین نکند سود به استاد بد آموز
چل سال اگر خدمت بقال نمودی
امروز به این رنج گرفتار نبودی
دختر قشنگم سلام
از محبت واز خوش قولی شما بسیار سپاس گزارم
امیدوارم باز هم از سایت من دیدن کنید
کهنه معلم ارومیه